اگر هدفی دارید – چه شروع یک کسب و کار باشد، چه رژیم غذایی سالم‌تر یا سفر به دور دنیا – به راحتی می‌توانید به کسی نگاه کنید که قبلاً آن را انجام داده و سپس سعی کنید استراتژی او را مهندسی معکوس کنید.

در برخی موارد، این واقعا مفید است. یادگیری از تجربیات افراد موفق راه بسیار خوبی برای سرعت بخشیدن به منحنی یادگیری شماست.

اما به همان اندازه مهم است که به یاد داشته باشید که سیستم‌ها، عادات و استراتژی‌هایی که امروزه افراد موفق استفاده می‌کنند، احتمالاً همان سیستم‌هایی نیستند که در آغاز سفر خود استفاده می‌کردند؛ آنچه در حال حاضر برای آنها بهینه است، لزوماً برای شروع لازم نیست. بین این دو تفاوت وجود دارد.

به قول ست گودین؛ اگر استاندارد خود را روی “شگفت انگیز” تنظیم کنید، شروع کردن آن بسیار دشوار است.

یادگیری از دیگران عالی است اما مقایسه وضعیت فعلی خود با فردی که در حال حاضر موفق است اغلب باعث می شود احساس کنید که منابع لازم برای شروع کار را ندارید.

اگر مدام به آن‌ها نگاه کنید، می‌توانید واقعاً راحت خودتان را متقاعد کنید که باید چیزهای جدید بخرید یا مهارت‌های جدید بیاموزید یا با افراد جدید ملاقات کنید قبل از اینکه بتوانید اولین قدم را به سمت اهداف خود بردارید و معمولاً این درست نیست؛

مثلا احتمالا افراد زیادی را در سفر دیده اید که هزینه های هنگفتی را برای خرید وسایل صرف کرده اند: کیف های ضد آب، لباس های ضد رطوبت، کفش های خاص؛ تجهیزات عالی می تواند زندگی شما را در جاده آسانتر کنند، اما لزوما نیازی به آنها نیست.

برای شروع دویدن، نیازی به کفش نو ندارید. برای شروع تغذیه سالم به کاسه های آشپزی جدید نیاز ندارید. و برای شروع سفر نیازی به کوله پشتی جدید ندارید. آن چیزها ممکن است بهینه باشند، اما در ابتدا به آنها نیازی نیست.

شما می‌توانید استدلال کنید که بدون کوله‌پشتی مناسب، سفر سبک، سخت است؛ اما حقیقت این است که می‌توانید با چیزی که اکنون دارید، کار را انجام دهید. یک شروع ناقص همیشه میتواند بهبود یابد، اما وسواس برای داشتن یک برنامه عالی هرگز شما را به خودی خود به جایی نمیرساند.